تقديم به ضحي جون
با تو آیا می توان عاشق نبود؟
می توان شب را به مهتاب نسپرد؟
با تو آیا می توان شادان نبود؟
می توان دل را به غمگینی سپرد؟
با تو آیا می توان عشق را از یاد برد؟
می توان دست را به دستان تو نداد ؟
با تو میتوان غم را به اعماق خاک سپرد
می توان شیرینی عشق را مزه مزه کرد
می توان سالها را , با رخ زیبای تو
به لحظه های ناب عاشقی تبدیل کرد
میتوان سالیان سال , با مهر تو
با دلی آرام و بی پروا عمر کرد
میتوان از چشم زیبای تو ماه!
قصه مهتاب و آب را تعبیر کرد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی